میخواهم از دردی بگویم که بوی گنــاه و نجاستش، تمام شهر را پر کرده است.
دخترکی نوجوان و شهرستانى، با مشکلاتی در پرورشگاه مواجه میشود و مشکلاتی که او را مجبور میکنند تا برای تامین
آینده و خوشبختیِ برادر کوچکترش، از آنجا فرار کند.
دست سرنوشت، او را به خانهای میکشاند که خانهء فساد میخوانیمش. در مابین این کشاکشها، آشنایی با فردی، تقدیر دیگری برای دخترک رقم میزند.
درباره این سایت